گارسونو کافه دار


اينـ يـادداشتــ هـا را براي تـو مي گذارم جاي خالي ات تا ابد نــ ــقـ ـطـ ـه چـ ـيــ ـنــ ــ خـواهــد مانــد ..... بعـــــد از تـــــو تحمــلــ ضـ ـمـ ـيـ ـر ديــگــري را نــدارم . . .

 مرد وارد کافه شد، به سمت بار رفت و یک آبجو سفارش داد.


گارسون گفت: حتماً قربان حساب شما میشود یک سنت.


 مشتری با حالت متعجب پرسید: فقط یک سنت ؟


 بعد به منو نگاه کرد و پرسید: قیمت یک آستیک آبدار و یک بطری


شراب چقدر میشود؟ گارسون جواب داد: یک دلار.


مشتری پرسید: مالک کافه کجاست؟


 گارسون جواب داد: طبقه بالا پیش همسر من.


 مشتری پرسید: اون در طبقه بالا چه کاری با همسر تو انجام میده؟


 گارسون جواب داد: همون کاری که من با کاسبی اون انجام میدم!!!



♥♥♥♥♥♥
†ɢα'§ : <-TagName->
چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:, 23:21 |- هانیه -|

ϰ-†нêmê§